داستان خواندنی و زیبای <<نشانه عشق>>

داستان خواندنی و زیبای نشانهعشقرا در ادامه بخوانید و لذت ببرید.

پسر گفت:rdquo; هرجا می روم به یاد او هستم. وقتی می بینمش نفسم می گیرد و ضربان قلبم تند می شود. در مجموع احساس خوبی نسبت به او دارم و بر این باورم که می توانم بقیه عمرم را در کنار او زندگی کنم!

پسری جوان که یکی از مریدان شیفته شیوانا بود، چندین سال نزد استاد درس معرفت و عشق می آموخت. شیوانا نام او را ldquo;ابر نیمه تمامrdquo; گذاشته بود و به احترام استاد بقیه شاگردان نیز او را به همین اسم صدا می زدند. روزی پسر نزد شیوانا آمد و گفت دلباخته دختر آشپز مدرسه شده است و نمی داند چگونه عشقش را ابراز کند!؟ شیوانا از ldquo;ابر نیمه تمامrdquo; پرسید:rdquo; چطور فهمیدی که عاشق شده ای؟!rdquo;

پسر گفت:rdquo; هرجا می روم به یاد او هستم. وقتی می بینمش نفسم می گیرد و ضربان قلبم تند می شود. در مجموع احساس خوبی نسبت به او دارم و بر این باورم که می توانم بقیه عمرم را در کنار او زندگی کنم!rdquo;
شیوانا گفت:.

rdquo; اما پدر او آشپز مدرسه است و دخترک نیز مجبور است به پدرش در کار آشپزی کمک کند. آیا تصور می کنی می توانی با کسی ازدواج کنی که برای بقیـه همکلاسی هایت غذا می پزد و ظرف های غذای آنها را تمیز می کند.rdquo;
ldquo;ابرنیمه تمامrdquo; کمی در خود فرو رفت و بعد گفت:rdquo; به این موضوع فکر نکرده بودم. خوب این نقطه ضعف مهمی است که باید در نظر می گرفتم.rdquo;

شیوانا تبسمی کرد و گفت:rdquo; پس بدان که عشق و احساس تو به این دختر هوسی زودگذر و التهابی گذرا بیش نیست و بی جهت خودت و او را بی حیثیت مکن!rdquo;

دو هفته بعد ldquo;ابر نیمه تمامrdquo; نزد شیوانا آمد و گفت که نمی تواند فکر دختر آشپز را از سر بیرون کند. هر جا می رود او را می بیند و به هر چه فکر می کند اول و آخر فکرش به او ختم می شود.rdquo; شیوانا تبسمی کرد و گفت:rdquo; اما دخترک نصف صورتش زخم دارد و دستانش به خاطر کار، ضخیم و کلفت شده است. به راستی بد نیست که همسر تو فردی چنین زشت و خشن باشد. آیا به زیبایی نه چندان زیاد او فکر کرده ای! شاید علت این که تا الان تردید کرده ای و قدم پیش نگذاشته ای همین کم بودن زیبایی او باشد؟!rdquo; پسر کمی در خود فرو رفت و گفت:rdquo; حق با شماست استاد! این دخترک کمی هم پیر است و چند سال دیگر شکسته می شود. آن وقت من باید با یک مادربزرگ تا آخر عمر سر کنم!rdquo;

شیوانا تبسمی کرد و گفت:rdquo; پس بدان که عشق و احساس تو به این دختر هوسی زودگذر است و التهابی گذرا بیش نیست پس بی جهت خودت و او را بی حیثیت مکن!rdquo;

پسرک راهش را کشید و رفت. یکی از شاگردان خطاب به شیوانا گفت که چرا بین عشق دو جوان شک و تردید می اندازید و مانع از جفت شدن آنها می شوید. شیوانا تبسمی کرد و پاسخ داد:rdquo; هوس لازمه جفت شدن دو نفر نیست. عشق لازم است و ldquo;ابر نیمه تمامrdquo; هنوز چیزهای دیگر را بیشتر از دختر آشپز دوست دارد.rdquo;

یک ماه بعد خبر رسید که ldquo;ابر نیمه تمامrdquo; بی اعتنا به شیوانا و اندرزهای او درس و مشق را رها کرده است و نزد دختر آشپز رفته و او را به همسری خود انتخاب کرده است و چون شغلی نداشته است در کنار پدر همسر خود به عنوان کمک آشپز استخدام شده است.

یکی از شاگردان نزد شیوانا آمد و در مقابل جمع به بدگویی ldquo;ابر نیمه تمامrdquo; پرداخت و گفت: rdquo; این پسر حرمت استاد و مدرسه را زیر پا گذاشته است و به جای آموختن عشق و معرفت در حضور شما به سراغ آشپزی رفته است. جا دارد او را به خاطر این بی حرمتی به مرام عشق و معرفت از مدرسه بیرون کنید؟!rdquo;

شیوانا تبسمی کرد و گفت:rdquo;دیگر کسی حق ندارد به کمک آشپز جدید مدرسه ldquo;ابر نیمه تمامrdquo; بگوید. از این پس نام او ldquo;تمام آسمانrdquo; است. اگر من از این به بعد در مدرسه نبودم سوالات خود در مورد عشق و معرفت را از ldquo;تمام آسمانrdquo; بپرسید. همه این درس و معرفت برای این است که به مرحله و درک ldquo;تمام آسمان rdquo; برسید. او اکنون معنای عملی و واقعی عشق را در رفتار و کردار خود نشان داده است.rdquo;

سرگذشت عشق (داستان)

داستان خواندنی و زیبای «نشانه عشق»

rdquo ,شیوانا ,ldquo ,عشق ,تمامrdquo ,ابر ,گفت rdquo ,است و ,و گفت ,او را ,نیمه تمامrdquo ,rdquo شیوانا تبسمی

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

حسام حداد معرفی بهترین برندهای لوازم آرایشی و بهداشتی علمي و آموزشي مقاله تلویریون I G I در مسیر آسمان w200 فروشگاه اینترنتی قاصدک طلایی کلینیک مشاوره روانشناسی و نوروفیدبک شرق تهران77249607 دنیای از خوشمزه ها